چــــادر خاکی

به عشق چادر خاکی مادر پهلو شکسته ام ....

چــــادر خاکی

به عشق چادر خاکی مادر پهلو شکسته ام ....

چــــادر خاکی

بس که آن لبخند سحر دلفریبی ساخته است
آدمی مثل من از دنیا به سیبی ساخته است
.
خاکیان بالاتر از افلاکیان می ایستند
عشق از آدم چه موجود غریبی ساخته است

"به یاد شهید محسن حاج رضایی"


در اینستاگرام همراه شما هستم:kaniz.madar

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
آخرین نظرات

۱۴ مطلب با موضوع «ولایت :: حضرت آقا» ثبت شده است

واژه در واژه از دل میدان

غزلی را سپید آوردند

باز هم از مدافعان حرم

یک جوان شهید آوردند

یک جوان با هزار شور و شعور

روز آخر ولی «زهیر» شده

زیر تابوت، مادرش می‌گفت:

پسرم عاقبت به خیر شده…

مثل ابر بهار می‌بارید

غربت ماه در دل شب را

پسر با تعصبم می‌گفت :

نکند قبر عمه زینب را…

عاقبت طاقتش تمام شد و

دل به دریا زد و فدایی شد

پسر کربلا نرفته‌ی من

سوریه رفت و کربلایی شد

شهید والا مقام محمد براتی

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

تو اشتباه نکرده بودی... اگر آقا را "بابا" خطاب کردی ؛ 

اگر دلت خواست همه ی بادام زمینی هایت را در 

مشت ایشان جا کنی! 

اگر به مادر تشر میزدی که "خامنه ای دات آی آر " نه!!! "حضرت آقا دات آی آر" !!! 

نه... تو اشتباه نکرده بودی و اینها را نمیتوان پای شیطنت های کودکانه ات گذاشت... 

تو اشتباه نکرده بودی .. اتفاقا خوب حواست بود !

و چقدر خوب گفتی: " خوب بابای همه است دیگه" 

حضرت آقا هم اشتباه نمیکنند! 

اتفاقا خوب حواسشان هست به الفاظی که ادا میکنند ، به القابی که میدهند 

وقتی تو را "پری" خطاب کردند ، 

میدانستند که روزی مثل حالا ، قرص ماه صورت تو داخل چادر این چنین دلربایی میکند...

 

سالروز آسمانی شدن پدرت مبارک ؛ عروسک شیرین زبان ؛ پری کوچک حضرت آقا 

شعرنوشت: 

پری تو را چه بنامم؟همین پری خوب است؟

و یا برای تو تشبیه بهتری خوب است؟

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

تشکر میکنم ...

مواضع دولتمان از مجاهدان دیپلماتیک

که در برابر کشور عقب افتاده ای مثل عربستان هم منفعلانه عمل میکند

از الکی خوشحال بودن

از تبریک های بی معنی

 از بیانیه ای که هیچی نیست ولی ظاهرا ارزشش از خون شهیدان بالاتر از شش هزار سانتریفیوژ

 از سه درصد غنی سازی

فردو که قرار است انبار سانتریفیوژ  باشد...

از نگفتن از یمن

از کسانی که با حرف اوباما ذوق زده میشوند

از خود قهرمان پندارها...

از کسانی که حرف رهبر را نمی فهمند ...!!

از خود همدل پندارها...

از کسانی که فقط فکر میکنند مردم باید با آنها هم دل هم زبان باشند....

وما هم چنان "دلواپس" و "دغدغه مند" میمانیم

چرا که ولی مان دغدغه دارد...

دل نوشت :

یکی دو روز پیش کسی بهم گفت

دختر را چه به سیاست !! بشین درستا بخون وکار خونتا یاد بگیر

چقدر حرف سیاسی چقدر بحث نقد دعوا بسه دیگه ..!!!

جوابش فقط با یه جمله دادم:

ما  زنده به آنیم که آرام نگیریم ...تا جون داریم و توانا داریم پای آرمان ها و پای ولی مون خواهیم موند...

صرفا جهت اطلاع :

 اون وبلاگ هایی که پیوند وبلاگم هستن

واز یک ماه بیشتر  که به روز نشدن حذف میشن

با عرض پوزش از نویسندگان محترمشون.

 و اینکه

تقاضا دارم قاب نگاهتون را برای لحظاتی به قسمت

 عکاسی ویلاگم بسپارید

انشاءالله با یاد شهدا من را هم دعا کنید.

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

به دنبال نامه مقام معظم رهبری به جوانان غرب:

برای رهبرم:

به کجا می نگری؟

به چه می اندیشی؟

ای به قربان دو چشمت آقا
به سرانجام مسیر؟
یا در اندیشه ی روزی موعود؟
که دهی پرچم را !
برسانی تو به دستان گل سر سبد آل علی !
به کجا می نگری؟
به چه می اندیشی؟
به غریبی خودت؟
یا که در فکر شهادت هستی؟
گفتی بودی اینبار
که نگردد تکرار
قصه ی صلح امام مجتبی (ع)
وعده دادی مارا , به قیامی خونین
وعده دادی مارا , تو به یک عاشورا
به کجا می نگری؟
به چه می اندیشی؟
ای سراپا همه عشق !
ما تو را میخواهیم !
ما همه عاشق رویت هستیم !
در رهت می مانیم !
و تو را یک رهبر
و تو را هدیه ای از سوی خدا میدانیم !
و بدان ای آقا . . .
اگر از سر هامان , اگر از تن هامان
پشته ها جمع شود
نفروشیم به کس
تاری از موی شما !
نتوانم هرگز
از مسیرت یک دم !
تو بگو یک لحظه !
دوری از روی شما

اللهم احفظ قائدنا الامام خامنه ای مدظله
دل نوشت :
درس عشــق استــ و بیستـــ میـگیــریــم...
از عـــدو هستــــ و نیستــــ میـگیـریــم...

انتـقــام جـهـــاد مغنیــــه را ...
بزودی از صـهـیـونیـستــــــ میــگیــریــم..
  • کنیز حضرت مادر سلام الله

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

یه وقتی حضرت امام می فرمود: (( مراقب این اسلام آمریکایی باشید))
.
.
.
.
الان مدتیست که حضرت آقا می فرمایند: (( حواستان به تشیع انگلیسی باشد ))
.
.
.
هرچه زمان میگذرد خط انحراف ظریف تر میشود!


بقول یه اهل دلی:
فتنه سال ۹۸ بین بچه مذهبیا و بچه هیاتی ها خواهد بود...
  بصیر باشیم...

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

آقای حزب اللهی بیا بجنگ!
آقای منبری بیا بجنگ!
آقای مسئول بیا بجنگ!دیدی هرچی از دهنشون دراومد به دینت گفتن،
تو جواب نداشتی بدی؟
دیدی رفیقتو بردن؟
دیدی رفیقتو تیکه تیکه کردن؟
دیدی نابودش کردن؟
تو چیکار کردی برا اون؟ ...
.

.

.
ما چرا فاطمیه دور هم جمع میشیم؟!
اومدیم یاد بگیریم مبارزه کردن و از یک فرمانده 18 ساله!

**حاج احمد پناهیان**

گوش بدین حتما ...


  • کنیز حضرت مادر سلام الله

درست است که اصلاً عمل مهمی‌ نبوده و جای نگرانی نیست. درست است که الان حال‌تا‌ن هم خوب است؛ اما...

 اما ما طاقت همین را هم نداریم‌ها...
ما طاقت نداریم ماسک اکسیژن روی صورت شما ببینیم...
ما طاقت نداریم دست تان را با چسب زخم و جای سرُم ببینیم...
همین چیزهای ظاهراً بی‌اهمیت هم دل ما را آشوب می‌کند‌ها...
اصلاً حضرت ماه!
ما آنقدر دل‌مان به شما خوش است که اگر در یک دیدار زلف‌هایتان نا مرتب باشد هم ما غمگین می‌شویم که نکند خدایی نکرده ناراحتید که اینطوری جلوی دوربین تشریف آورده‌اید.
آری آقاجان. هرکس این‌ها را بشنود شاید بخندد به دل خوشی‌های‌مان ولی...
 ولی راستش تنها دلخوشی این دنیاییِ ما شمایید آقاجان...
شما عطر گل نرگسید برای ما. بخاطر ولایتی که بر ما دارید. بخاطر ولایتی که تفویض خود گل نرگس است بر سر ما. شما معطر به عطر علقمه‌اید. علقمه شما مسجد ابوذر بود. همین خیابان فلاح تهران. نا نجیب‌ها خواستند نیست تان کنند، خبر نداشتند که شما را علمدار علقمه نگه می‌دارد. خبر نداشتند "وان یکاد" مادر سادات پشت سرتان است...
شما ساده اید. شما اصلاً تمام دار و ندار مایید. تنها دلخوشی ما. دلخوشی که فقط قبل از شما، باباهایمان داشتند به حضرت روح الله. شما بوی خمینی می‌دهید برای حتی من که خمینی را ندیده ام....
آری آقا جان! "زاهد ظاهر پرست از حال ما آگاه نیست" اما من مطمئنم آن روز را به چشم خودم می‌بینم که شما پرچم علی ولی الله را به دست سید و مولای‌مان می‌دهید. می‌دانم که سایه عزت شما تا آن روز و بعد از آن بر سر ما مستدام است. می‌دانم بالاخره نماز جمعه مسجد الاقصی را با اذن حضرت حجت اقامه خواهید کرد. می‌دانم روزی می‌آید که در صحن جامع حسنی، در حرم با صفای ائمه بقیع، شما روضه مادرتان را بخوانید و ما گریه کنیم...
خون دل نوشت:حسین را بدقول ها کشتند انان که قول دادند و زیرش زدند یعنی می خواهم بگویم حواست هست که...!؟؟
  • کنیز حضرت مادر سلام الله
پیام شفاهی حضرت آقا به تشکل‌های دانشجویی انقلابی : 
 
 
 
 

سلام مرا به فرزندان انقلابی‌ام برسانید و از تلاشهای جهادگونه‌ی آنان در ترویج و پاسداری از آرمانها‌ی امام و انقلاب تشکّر کنید و چند نکته را به آنان یادآوری کنید:
۱) در کنار تحصیل علم و دانش، از فرصت جوانی برای تهذیب نفس و انس با خدا و آشنایی عمیق با معارف قرآن و اهل‌بیت (علیهم‌‌السّلام) بهره ببرید.

۲) شما افسران جوان جنگ نرم هستید و عرصه‌ی جنگ نرم، بصیرتی عمّارگونه و استقامتی مالک‌اشتروار میطلبد؛ با تمام وجود، خود را برای این عرصه آماده کنید.

۳)نظام سلطه را با تمام ابعاد و لایه‌هایش بشناسید و اهداف و راهبردهای واقعی آن را تحلیل کنید و برای رویارویی با آن، تمام ظرفیّتهای خودتان را به‌کار گیرید و در این مسیر به وعده‌های خداوند اطمینان داشته باشید.

۴)تشکیلات میتواند معبد باشد، ولی مبادا تبدیل به معبود گردد؛ اصول و ارز‌شهای عقیدتی و معنوی خودتان را در قالب تشکیلات حفظ، و بر صمیمیّت و همدلی بین اعضا تأکید کنید.

۵)افقهای روشنی در مقابل شما جوانان قرار دارد، این کشور و انقلاب با دست پرتوان شما آینده‌ای امیدبخش در پیشِ‌رو خواهد داشت؛ بر تلاشهای خود بیفزایید و برای رسیدن به قلّه‌های پیشرفت و تعالی از همدیگر سبقت بگیرید.

 

 

دل نوشت:

آن روز ها که بچه تر بودم .. وقتی به "اللهم اغفر لی کل ذنب اذنبته" دعایِ کـمیل می رسیدم... باران بود که می بارید... این روز ها که باید آدم تـــــر شده باشم، اگر حال دعـــایی باشد(که نیست!!) .... دیگر "کیف تؤلمه النار" هم تـــکانم نمی دهد...

 

 

  • کنیز حضرت مادر سلام الله

من امام ندیده‌ام!

من 15 خرداد 42 ندیده‌ام!

اما شنیده‌ام که: «سربازان من اکنون در گهواره‌ها خفته‌اند...»

من 22بهمن 57 ندیده‌ام!

اما شنیده‌ام که: «انقلاب ما انفجار نور بود...»

من 13 آبان 58 ندیده‌ام!

اما شنیده‌ام که : «انقلابی بزرگتر از انقلاب اول بود...»

من 5 اردیبهشت 59 ندیده‌ام!

اما شنیده‌ام که : «این شن‌ها لشکر خدا بود...»

من 3 خرداد 61 ندیده‌ام!

اما شنیده‌ام که: «خرمشهر را خدا آزاد کرد...»

من 14 خرداد 68 ندیده‌ام!

من چشم که باز کرده‌ام، امام را ندیده‌ام...

شنیده ام صدای لرزان «حیاتی» را که انالله و انا الیه راجعون... اما ندیده‌ام امام را

من جنگ ندیده‌ام... صدای آژیر خطر نشنیده‌ام، به پناهگاه نرفته‌ام

من سن و سالم از سابقه مبارزاتی خیلی‌ها کمتر است!

من اولین بار نام امام را «امام» نگذاشته‌ام...

من چشم که باز کرده‌ام به جای جماران و روح خدا، حسینیه‌ای دیده‌ام با نام خمینی... به جای روح خدا، سید علی را دیده‌ام...

حضرت ماه را... او که یک «آه» بیشتر از خمینی دارد...

من بزرگتر شده‌ام و او موی سپید کرده...

سن و سال من از سابقه مبارزاتی خیلی‌ها کمتر است اما افتخارم این است که سن و سالم برابری می‌کند با سال‌های ولایت جانشین خلف پیر جماران...

من امام را دیده‌ام در تمام این سال‌ها...امام را در حسینیه امام خمینی دیده‌ام

من سن و سالم از سابقه مبارزاتی خیلی‌ها کمتر است!

اما «یک شبه انقلابی» نشده‌ام... من در 22 بهمن ها قد کشیده ام!

من جنگ تحمیلی ندیده‌ام و تا دلتان بخواهد جنگ تحلیلی دیده‌ام

من چمران و همت و باکری و خرازی ندیده‌ام... اما هنوز هم روز ترور صیاد را یادم هست

من تا دلتان بخواهد تزویر دیده‌ام و فتنه

تا دلتان بخواهد تهدید دیده‌ام و تحریم...

من سن و سالم از سابقه مبارزاتی خیلی‌ها کمتر است!

اما...

من انقلابی‌ام...

من در 22 بهمن‌ها قد کشیده‌ام...

من 23 تیر 78 دیده‌ام

من 9 دی 88 دیده‌ام

من مشارکت 40 میلیونی 88 را دیده‌ام و دهن کجی به قانون را...

من با حساب همان‌ها که سابقه مبارزاتی‌شان از سن و سال من بیشتر است رأی به بی‌قانونی داده‌ام...

من فقط یک بی‌سوادم که هر سال 22 بهمن قرار نانوشته‌ای دارم با روح خدا و خلف صالحش...

من انقلابی‌ام... من با «خدا» و «ناخدای با خدای کشتی انقلاب» عهدبسته‌ام نه با «کدخدا»...

من چشمان معصوم علیرضا را به یک مشت دلار نمی‌فروشم...

من افراطی‌ام!

یک افراطی امام ندیده!

من خاطره از امام ندارم...

من خیلی بیشتر از تعداد سال‌های عمرم تهدید شنیده‌ام که گزینه‌ها روی میز است...

اما شنیده‌ام از همان امامی که ندیده‌ام!

«آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند بکند»

من ایمان دارم که کلیدهای آسمان‌ها و زمین از آن خداست...

همان خدای ملیک مقتدر...

 






دل نوشت
:
فکرش را که میکنـم... میبینم... گروه ۱+۵ یک شوخیست... وقتی... عالم به دست ۵ تن آل عبا + ۱ سقاست...

خون دل نوشت:
آخر مذاکره چه می شود؟ امیرمومنان علی عزل و خلیفه می شود معاویه. ما هر چه می کشیم از مذاکره کنندگانی چون ابوموسی اشعری است...
  • کنیز حضرت مادر سلام الله